ستايشستايش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

ستایش فرشته کوچولوی ما

به روايت تصوير

اين اولين اثر چشم چشم دو ابرويي كه خلق كردم البته مال الان نيستا توي تاريخ عكس هم معلومه مال اواسط بهمن سال 91 ......... مامان الان دلش خواسته بزاره!  اينجام دارم آرد بازي ميكنم! البته آخراش ديگه خرابكاري شروع شد مامان ترجيح داد همه رو جمع كنه!     نترسين بابا ......آلبالو خوردم......خيلي هم خوشمزه بود!   خببب ميخوايم بريم پارك آب و آتش ...هورااااااااا   سوار شين كه حركت كنيم! نزاشتن من رانندگي كنم .......باورشون نميشه كه من بلدم!  به به بريم آب بازي.........  البته فقط يه دور از توي آبا رد شدم و هدفي جز خيس كردن لباسام نداشتم!   بعدش مامان ل...
18 تير 1392

تعطيلات و بازم شمال

تعطيلات 14 و 15 خرداد و ازقبل برنامه ريزي كرديم واسه تبريز اما نشد......... و خب راست ميگن كه توي هر كاري يه حكمتي هست خدا رو شكر كه جور نشد و نرفتيم اين دو روز خورد به پنجشنبه جمعه و منم سه روز قبلشم مرخصي گرفتم و يه 9 روزي گفتيم حالا كه تبريز جور نشده ميريم شمال صبح زود نهم خرداد راه افتاديم اما متاسفانه دختركم توي راه شروع كردي به بالا آوردن ...... ما هم فكر كرديم كه حالت تهوعت مال توي ماشين نشستنه خلاصه اينكه تا برسيم خيلي اذيت شدي خيلي ....... اما وقتي رسيديم هم خوب نشدي و اون موقع بود كه فهميديم مريض شدي عزيز دلم برديمت دكتر و گفت ويروسيه .......... بميرم برات كه لب به هيچيييييييي نميزدي اينم بگم كه اين ويروس لعنتييييييييييي ...
17 تير 1392
1